سلام رفیق ... این روزها ما عادی سازی با دشمن مهدی را مشاهده می کنیم، ولی شهدا را هم مشاهده می کنیم. سُبْحَانَكَ يَا شَاهِدُ، تَعَالَيْتَ يَا شَهِيدُ! < یکی از مدافعان حرم می‌گوید در پایان جنگ با داعش حاج ‌قاسم به قرارگاه آمد، آمده بود به بچه‌ها خدا قوّت بگوید نشستم کنارش گفتم: حاجی جنگ دیگه تموم شد با اجازتون من برگردم سر درس و زندگیم، بغضم را فرو بردم و گفتم سفره جنگ را جمع کردند ما جا موندیم از قافله‌ی شهدا برای ما دعا کنید، حاجی دستم را گرفت توی دستش و فشار داد و گفت: فلانی خیلی عجله نکن به زودی یک جنگ سنگینی خواهیم داشت که همه شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم آرزو می‌کنند کاش بودند و در این جنگ کنار شما می‌جنگیدند.> حالا اگر آرزوی من و شما بشود آرزوی امام و شهدا، اگر همه یک صدا و یک دل و یک نیت شدیم، به فاطمه زهرا در هر عملیاتی پیروزیم! اگر امام به آرزوی خود برسد، ما هم به آرزوی خود می رسیم! < اللهم اعطه في نفسه و ذريته و شيعته و رعيته و خاصته و عامته و عدوه، و جميع اهل الدنيا ما تقر به عينه، و تسر به نفسه، و بلغه افضل ما امله في الدنيا و الاخره، انك علي كل شي ء قدير.> < خدايا! او را در جانش، نسلش، شيعه اش، رعيتش، خاصان و مقربانش، عامه (شيعيان زمان غيبتش) و دشمنانش و در تمامي اهل دنيا، عطا كن آنچه را كه چشم او را بدان روشن كني و خودش را به آن شاد نمايي. و او را به برترين آنچه در دنيا و آخرت آرزو مي كند برسان، كه تو بر هر چيز توانايي.> سلام فرمانده! سلام فرمانده فراتر از مرزها! سپاه شما رزمندگان بدون مرزند! سربازان دیروز، امروز، فردا! بیا جون من بیا، بیا یارت میشم! هوادارت میشم، گرفتارت میشم! پیروزی به وسیله ما و از آن ماست، و روبه روی دروازه زمان، فریاد میزنیم ... به فریاد ما برس، به فریاد فلسطين برس، بشتاب ... و از قافله‌ی شهدا برای ما دعا کنید ...